آشنایی با بازاریابی برونگرا و درونگرا

زمان مطالعه: 7 دقیقه بازاریابی درونگرا یا برونگرا، کدام یک انتخاب بهتری است؟ بازاریابان مدرن با سوالاتی از این دست مواجه می‌شوند زیرا جلب توجه مصرف کنندگانی که از همه جهات مملو از پیشنهادات، تبلیغات و گزینه‌ها هستند به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. در این مقاله از تکنویک قصد داریم به بررسی هر یک از این روش‌های

آشنایی با بازاریابی برونگرا و درونگرا
زمان مطالعه: 7 دقیقه

بازاریابی درونگرا یا برونگرا، کدام یک انتخاب بهتری است؟ بازاریابان مدرن با سوالاتی از این دست مواجه می‌شوند زیرا جلب توجه مصرف کنندگانی که از همه جهات مملو از پیشنهادات، تبلیغات و گزینه‌ها هستند به یک چالش بزرگ تبدیل شده است.

در این مقاله از تکنویک قصد داریم به بررسی هر یک از این روش‌های بازاریابی بپردازیم و تفاوت‌های و شباهت‌های آنها را بررسی کنیم. پس اگر به دنبال دانستن بیشتر هستید، این مقاله برای شماست.

بازاریابی درونگرا چیست؟

بازاریابی درونگرا که گاهی از آن به عنوان بازاریابی محتوا نیز یاد می‌شود، یک استراتژی بازاریابی است که بر «جذب» مشتریان با محتوای مفید و آگاهی بخش تمرکز دارد. تاکید آن بر آموزش و گذراندن وقت با افراد برای ایجاد ارتباط عمیق‌تر و واقعی‌تر با آنها است.

بازاریابی درونگرا اغلب به سه مرحله تقسیم می‌شود:

  1. جذب

این مرحله مظهر تفاوت بین بازاریابی درونگرا و برونگرا است. بازاریابی درونگرا به جای فریاد زدن پیام خود برای اکثریت، بر جذب (کشش) افراد به سمت برند شما متمرکز است. این کار با نوشتن محتوای بهینه شده برای موتورهای جستجو (SEO) (وبلاگ، کتاب‌های الکترونیکی، صفحات لندینگ و غیره) انجام می‌شود تا آنها را به صورت ارگانیک از صفحات نتایج موتورهای جستجو به سوی خود جذب کنید.

این کار را می‌توان با استفاده از تبلیغات گوگلی، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، کمپین‌های ایمیلی در فهرست‌های انتخابی شما و موارد دیگر انجام داد. اما نکته اصلی این است که شما به کسی به نام تجاری یا محصولات خود خوراک نمی‌دهید. در عوض، شما ارزشی را ارائه می‌دهید که افراد را داوطلبانه به سمت شما می‌آورد.

  1. تعامل

هنگامی که توجه افراد را جلب کردید، می‌توانید مخاطبان خود را با محتوای مفیدتری شگفت زده کنید که آنها را به سمت پایین‌تر هدایت می‌کند (سفر مشتریان، شروع به عنوان مشتریان بالقوه و در نهایت تبدیل شدن به مشتری بالفعل). مصرف کنندگان مدرن تحقیقات خود را انجام می‌دهند، در زمان خود خرید می‌کنند و زمانی تصمیم می‌گیرند که احساس کنند درک کاملی از گزینه‌های خود دارند. این مرحله از روش‌شناسی درون‌گرا در مورد فراهم کردن منابعی است که افراد نیاز دارند تا آگاه شوند و بفهمند محصول شما همان چیزی است که به دنبال آن هستند.

  1. لذت

مرحله نهایی در مورد تبدیل مشتریان به مدافعین شما است. این مرحله در مورد ارائه تجربیات عالی است که نشان می‌دهد مشتریان راضی، خوشحال و مایل به صحبت در مورد شرکت شما با دوستان، خانواده، همکاران یا هر کسی که به آن گوش می‌دهد، هستند.

94 درصد از مشتریان می‌گویند که خرید آنها تحت تأثیر نظرات است. مرحله لذت در مورد تشویق مردم به استفاده از روش دهان به دهان برای افزایش نفوذ برند شما به روش‌های طبیعی و ارگانیک پس از خرید است. به علاوه، یک مشتری خوشحال معمولاً مستعد تبدیل شدن به یک مشتری دائمی ارزشمند است!

مثال‌هایی از بازاریابی درونگرا

  • محتوایی (وبلاگ‌ها، کتاب‌های الکترونیکی، چک‌لیست‌ها، اینفوگرافیک‌ها، ویدیوها و …) که از نظر سئو بهینه‌سازی شده‌اند تا در SERP بهتر نمایش داده شوند.
  • ارسال مداوم محتوا در شبکه‌های اجتماعی
  • صفحات لندینگ متمرکز بر تبدیل
  • کمپین‌های بازاریابی ایمیلی با هدف لیست‌های انتخاب
  • وبینارها و دیگر انواع محتوای انتخابی برای تبدیل مشتریان بالقوه
  • لینک‌های ارجاع از سایر وب سایت‌های مرتبط
مزایا و معایب بازاریابی درونگرا

مزایا و معایب بازاریابی درونگرا

مزایا

  • بدون وقفه: به جای تبلیغی که ویدیوی یوتیوب یا برنامه مورد علاقه شما را برای صحبت در مورد یک محصول جدید قطع می‌کند، استراتژی‌های بازاریابی درونگرا مشتریان را به وقت خود و به میل خود پیدا می‌کنند. این یک دعوت است، نه اجبار!
  • بسیار هدفمند: بازاریابی درونگرا به شما امکان می‌دهد کلمات کلیدی را که مشتریان ایده‌آل شما در حال جستجو هستند، هدف قرار دهید تا بتوانید محتوای عالی را در زمان مناسب به آنها ارائه دهید.
  • اثربخشی بلندمدت: بازاریابی درونگرا در گذر زمان به کار خود ادامه می‌دهد و زمانی که همه چیز پیش می‌رود و گوگل متوجه شما می‌شود، اثربخشی آن کم کم خودش را نشان می‌دهد. اگر به به‌روز رسانی و تولید محتوای جدید ادامه دهید، می‌توانید به ساخت و استفاده از کتابخانه محتوای خود با روش‌های جدید و هیجان انگیز مطمئن باشید.
  • عمیقاً درگیر کننده: محتوا در سطح عمیق‌تری نسبت به تبلیغات یا تماس سرد کار می‌کند. نشان داده شده که هر چه مردم زمان بیشتری را با یک برند بگذرانند، احساس وابستگی بیشتری به آن دارند. این بدان معناست که هر چه وبلاگ‌ها را بیشتر بخوانند، ویدیوهایی که تماشا می‌کنند یا ایمیل‌هایی که با آن‌ها تعامل دارند، تأثیر مثبت بیشتری روی آن‌ها می‌گذارد و شانس تبدیل شدن آنها به مشتری بیشتر می‌شود. این ارتباطات معتبر همچنین باعث می‌شود که آنها به طرفداران برند و مشتریان دائمی تبدیل شوند.

معایب

  • راه حل سریعی نیست: نمی‌توانید انتظار داشته باشید وبلاگی که دیروز نوشتید، بلافاصله در گوگل ترند شود و هزاران بازدید کننده جذب کند. استراتژی‌های متمرکز بر سئو، مانند بازاریابی درونگرا، برای اثربخشی به زمان و تلاش نیاز دارند. شما باید به طور مداوم محتوای جدید بنویسید، آن را در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ کنید، به‌روز و بهینه سازی کنید تا جواب بدهد.
  • زمانبر: موارد زیادی در بازاریابی درونگرا دخیل هستند. شما به افرادی نیاز دارید که استراتژی‌های شما را در شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات، ایمیل، نوشتن محتوا، مدیریت سرنخ و موارد دیگر اجرا کنند. انجام این کار به زمان و تخصص زیادی نیاز دارد.
بازاریابی برونگرا چیست؟

بازاریابی برونگرا چیست؟

بازاریابی برونگرا همان چیزی است که اغلب آن را بازاریابی «سنتی» می‌دانند، به این معنی که یک شرکت از طریق استراتژی‌هایی مانند تماس سرد و تبلیغات به مشتریان بالقوه دسترسی پیدا می‌کند. به جای اینکه منتظر بمانید تا مشتریان شما را از طریق جستجوی ارگانیک بیابند، استراتژی‌های برونگرا به طور فعال پیام‌هایی را درباره محصولات و برندشان ارسال می‌کنند.

مثال‌هایی از بازاریابی برونگرا

  • تماس یا ایمیل سرد
  • ایمیل مستقیم
  • غرفه در نمایشگاه‌ها یا کنفرانس‌ها
  • تبلیغات تلویزیونی، رادیویی یا چاپی
  • حمایت‌‌های مالی
  • تابلوهای تبلیغاتی و بیلبورد

مزایا و معایب بازاریابی برونگرا

مزایا

  • چرخش سریع‌تر: به طور معمول، تنظیم و اجرای یک استراتژی برونگرا آسانتر است زیرا به تحقیق کمتر و زمان بسیار کمتری برای اجرا نیاز دارد. یک استراتژی برونگرا ممکن است سال‌ها طول بکشد تا به نتیجه برسد در حالی که برونگرا می‌تواند به سرعت شروع به کار کند.
  • مخاطبان بزرگ: روش‌های برونگرا می‌توانند برند یا محصول شما را در معرض دید افراد بسیاری قرار دهند. بیلبوردهای غول‌پیکر، تبلیغات تلویزیونی و تماس‌های سرد یا ایمیل‌های انبوه همگی راه‌های خوبی برای ایجاد یک شبکه گسترده و بهبود آگاهی کلی هستند.

معایب

  • وقفه‌ دهنده: بازاریابی برونگرا طبیعتاً تمایل دارد افراد را در حین انجام کاری که دوست دارند (مانند تماشای یوتیوب یا تلویزیون یا هنگام خواندن مجلات، روزنامه‌ها یا سایر رسانه‌های دارای تبلیغات) متوقف کند. این امر تأثیر کمتری دارد و حتی در صورت زیاده روی کردن، می‌تواند به برند شما آسیب وارد کند.
  • اهداف مبهم: بر خلاف روش‌های درونگرا، تعیین دقیق هدف بازاریابی برونگرا دشوار است. شما بر پیام‌های خود و مکان‌هایی که تبلیغات شما نمایش داده می‌شود (مکان‌های بیلبورد، کانال‌ها/برنامه‌های تجاری و غیره) کنترل دارید، اما این فقط هدف‌گیری نرم است. تبلیغ شما همچنان برای بسیاری از افرادی که برای آنها در نظر گرفته نشده بود، نمایش داده می‌شود. این فقدان مخاطب بیش از حد هدفمند، میزان موفقیت شما را نیز کاهش می‌دهد. تنها 2.5 درصد از تماس‌های سرد موفق هستند.
  • ردیابی نتایج دشوار است: ردیابی کمپین‌های تبلیغاتی بزرگ، تبلیغات تجاری و روش‌های عظیم بازاریابی برونگرا ممکن است دشوار باشد. مگر اینکه از کدهای تخفیف استفاده کنید، دانستن تأثیر مستقیمی که این تبلیغات بر کسب و کار شما می‌گذارند، به غیر از افزایش فروش عمومی واقعاً سخت است.
آشنایی با بازاریابی برونگرا و درونگرا

بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های بازاریابی درونگرا و برونگرا

اکنون که به طور کامل با مفهوم بازاریابی درونگرا و برونگرا آشنا شدیم، بد نیست مقایسه‌ای میان این دو انجام دهیم و به بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های هر یک بپردازیم.

شباهت‌های بازاریابی درونگرا و برونگرا

  • هدف هر دو تولید سرنخ و افزایش فروش است: هدف اصلی بازاریابی درونگرا و برونگرا تولید سرنخ و افزایش فروش برای کسب و کار است.
  • هر دو نیاز به درک روشنی از مخاطبان هدف دارند: هر دو بازاریابی درونگرا و برونگرا نیاز به درک روشنی از مخاطبان هدف، نیازها و نقاط درد آنها برای ایجاد کمپین‌های بازاریابی موثر دارند.
  • هر دو به یک ارزش پیشنهادی قوی نیاز دارند: هر دو بازاریابی درونگرا و برونگرا به یک پیشنهاد ارزش قوی نیاز دارند که مزایای منحصر به فرد محصول یا خدمات را به مخاطبان هدف منتقل کند.
  • هر دو نیاز به یک استراتژی خوب اجرا شده دارند: هر دو این بازاریابی‌ها به یک استراتژی خوب اجرا شده نیاز دارند که از نقاط قوت هر رویکرد برای دستیابی به اهداف بازاریابی مورد نظر استفاده کند.
  • هر دو به فناوری متکی هستند: این بازاریابی‌ها هر دو به فناوری برای دستیابی به مخاطبان هدف و سنجش اثربخشی کمپین‌های بازاریابی متکی هستند.
  • هر دو نیاز به بهینه سازی دائمی دارند: بازاریابی درونگرا و برونگرا نیاز به بهینه سازی مداوم برای بهبود اثربخشی کمپین‌های بازاریابی و رسیدن به نتایج بهتر دارند.

تفاوت‌های بازاریابی درونگرا و برونگرا

بازاریابی درونگرا

بازاریابی برونگرا

مشتری علاقه مند را جذب می‎کند.

بدون توجه به علاقه به مخاطب فشار می‌آورد.

با توجه به نیاز مشتری نوشته شده است.

با توجه به نیاز محصول نوشته شده است.

بخشی از مصرف محتواست.

مصرف محتوا را مختل می‌کند.

به آن تکنیک بازاریابی جدید نیز می‌گویند.

به آن تکنیک بازاریابی سنتی نیز می‌گویند.

بازاریابی درونگرا ارزان است.

بازاریابی برونگرا گران است.

بازاریابی درونگرا به عنوان بازاریابی آهنربایی نیز شناخته می‌شود.

بازاریابی برونگرا با نام بازاریابی فشاری نیز شناخته می‌شود.

در بازاریابی درونگرا، بازاریاب از مشتری اجازه می‌گیرد.

در بازاریابی برونگرا، بازاریاب حرف مشتری را قطع می‌کند.

ارتباط دو طرفه دارد.

ارتباط یک طرفه دارد.

شامل رتبه بندی جستجوی ارگانیک است.

شامل رتبه بندی جستجوی پولی است.

مثال‌هایی از آن شامل وبلاگ، شبکه‌های اجتماعی و … هستند.

برخی از نمونه‌های آن تبلیغات نمایشی، تبلیغات تلویزیونی و … هستند.

با استفاده از نرم افزار دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.

تعیین کمیت انتساب تبلیغات فیزیکی چالش برانگیز است.

تجربه کاربری را تکمیل می‌کند.

با تجربه کاربر تداخل دارد.

برای مخاطب خاص است.

برای مخاطب عام است.

در دسترس بودن چندین ابزار، انتخاب مرتبط‌ترین مطالب را برای مخاطبان شما آسان‌تر می‌کند. تجزیه و تحلیل همچنین برای بازاریابی درونگرا در دسترس است.

چنین ابزارها و تجزیه و تحلیل‌هایی برای بازاریابی برونگرا وجود ندارد.

به عنوان یک قاعده کلی، برای افزایش آگاهی از برند یا دیده شدن در بین مشتریان باید از بازاریابی درونگرا یا کششی استفاده شود.

بازاریابی برونگرا زمانی باید به کار گرفته شود که شما چیز جدیدی برای کاربران خود دارید و ممکن است آنها با آن آشنا نباشند، اما آماده خرید محصول هستند.

استفاده با درایت از استراتژی‌های بازاریابی برای جلب توجه مخاطب.

استفاده هوشمندانه از استراتژی‌های بازاریابی برای ترغیب مشتریان به خرید.

سخن آخر

بازاریابی درونگرا و برونگرا دو رویکرد مجزا برای بازاریابی هستند که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارند. بازاریابی درونگرا بر جذب و کشش مخاطب هدف از طریق محتوا و منابع ارزشمند متمرکز است، در حالی که بازاریابی برونگرا متکی بر جذب مخاطب هدف از طریق کانال‌های مختلف برای تبلیغ محصولات یا خدمات است. در نهایت، انتخاب بین بازاریابی درونگرا و برونگرا به اهداف کسب و کار، مخاطبان هدف و منابع موجود بستگی دارد. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.

برای بهره گیری از خدمات دیجیتال مارکتینگ تکنویک از سایت ما بازدید کنید یا با مشاوران ما تماس بگیرید. شما را در این مسیر به خوبی راهنمایی می‌کنیم.

منابع:

تیم تحقیق تکنویک

وبسایت Geeksforgeeks

وبسایت Impactmybiz

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *