دیجیتال مارکتینگ چیست؟ (Digital Marketing) بحث گستردهای است، پس با حوصله این مطلب را دنبال کنید چون اینجا سیر تا پیاز را مورد بررسی قرار دادیم. با توجه دسترسی پذیری روزافزون اینترنت، اگر به شما بگویم تعداد افرادی که هر روز به جمع این کاربران اضافه میشوند، همچنان رو به افزایش است، باورتان میشود؟
در واقع تا سال 2023، حدود 5.2 میلیارد کاربر اینترنت جهانی وجود داشته که رشد روزافزونی نسبت به سالهای پیشین خود داشته است. اگر چه این مقدار از نظر ما خیلی زیاد است، نحوه خرید مردم نیز به همراه آن تغییرات محسوسی داشته – یعنی بازاریابی آفلاین دیگر نمیتواند تنها استراتژی شما برای افزایش فروش باشد؛ زیرا باید با مخاطبان خود در همان مکانی که آنها زیاد وقت میگذرانند، ملاقات کنید: در اینترنت.
پس باید با بازاریابی دیجیتال آشنا شوید – به عبارت دیگر، هر شکلی از بازاریابی آنلاین.
در این مقاله از تکنویک ما در مورد بازاریابی درونگرا به عنوان یک روش واقعاً موثر برای جذب، تعامل و کسب رضایت مشتریان آنلاین صحبت میکنیم. اگر هنوز سوالات زیادی مورد بازاریابی دیجیتال دارید، خواندن این مقاله را به شما توصیه میکنیم. برای خواندن پاسخ هر سؤال، روی لینکهای زیر کلیک کنید یا به مطالعه ادامه دهید تا ببینید امروزه چگونه بازاریابی دیجیتال انجام میشود! همراهمان باشید.
- دیجیتال مارکتینگ چیست؟
- چرا بازاریابی دیجیتال مهم است؟
- انواع دیجیتال مارکتینگ
- یک بازاریاب دیجیتال (دیجیتال مارکتر) چه میکند؟
- بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی دیجیتال
- آیا بازاریابی دیجیتال برای همه مشاغل جواب میدهد؟
- چگونه بازاریابی دیجیتال انجام دهیم؟
- نمونههایی از بازاریابی دیجیتال
خوب، اول به من بگویید که دیجیتال مارکتینگ را چگونه معرفی میکنید؟
فهرست مطالب
Toggleدیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین، به تمام اقدامات مرتبط با بازاریابی که در اینترنت انجام میشود اشاره دارد. کسبوکارها از کانالهای دیجیتالی مانند موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل و دیگر وبسایتها برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه خود استفاده میکنند. این شامل ارتباط از طریق پیامهای متنی یا چندرسانهای نیز میشود.
یک بازاریاب درونگرای باتجربه ممکن است بگوید بازاریابی درونگرا و بازاریابی دیجیتال تقریباً یکی هستند؛ اما چند تفاوت جزئی وجود دارد. آمارها از گفتگو با بازاریابان و صاحبان مشاغل در ایالات متحده، بریتانیا، آسیا، استرالیا و نیوزلند، چیزهای زیادی در مورد این تفاوت های کوچک به ما یاد میدهد.
چگونه یک کسبوکار دیجیتال مارکتینگ را تعریف میکند؟
در این مرحله بازاریابی دیجیتال برای کسبوکار و معرفی برند شما حیاتی است. این روزها به نظر میرسد هر برندی یک وب سایت دارد؛ اگر هم نداشته باشد، حداقل در شبکههای اجتماعی حضور دارد یا از یک استراتژی تبلیغات دیجیتالی استفاده میکند. محتوای دیجیتال و بازاریابی آنقدر رایج است که مصرفکنندگان این روزها از آن به عنوان راهی برای شناخت برندهای مختلف استفاده میکنند. از آنجایی که دیجیتال مارکتینگ فرصتهای زیادی در اختیارتان قرار میدهد، میتوانید خلاقیت خود را نشان دهید و تاکتیکهای بازاریابی مختلفی متناسب با بودجه خود را تجربه کنید.
به طور کلی بازاریابی دیجیتال با استفاده از روشها و کانالهای متعدد برای ارتباط با مشتریان، در جایی که آنها بیشتر وقت خود را در آن سپری میکنند، تعریف میشود: در فضای اینترنت و به صورت آنلاین. بهترین بازاریابان دیجیتال تصویر واضحی از نحوه حمایت هر کمپین بازاریابی دیجیتال از اهداف کلی خود دارند. آنها همچنین بسته به اهداف استراتژی بازاریابی خود، میتوانند از طریق کانالهای رایگان و پولی که در اختیار دارند، از کمپین بزرگتری حمایت کنند.
مثلاً یک بازاریاب محتوا میتواند مجموعهای از پستهای وبلاگ (مقالات) ایجاد کند که از یک کتاب الکترونیکی مشتری بالقوه بگیرد. یک بازاریاب شبکههای اجتماعی ممکن است به تبلیغ آن مقالات از طریق پستهای پولی و ارگانیک در شبکههای اجتماعی مختلف آن کسبوکار کمک کند و بازاریاب ایمیل میتواند یک کمپین ایمیلی ایجاد کند تا برای کسانی که آن کتاب الکترونیکی را دانلود میکنند، اطلاعات بیشتری درباره شرکت ارسال کند. حالا برویم بیشتر در مورد این بازاریابان دیجیتال صحبت کنیم.
چرا بازاریابی دیجیتال مهم است؟
دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند تا با روشهای سنتی به مخاطبان بیشتری از آنچه که میتوانید دسترسی داشته باشید و افرادی را که احتمال خرید محصول یا خدمات شما را دارند، هدف خود قرار دهید. این روش اغلب مقرونبهصرفهتر از تبلیغات سنتی است و به شما امکان میدهد میزان موفقیت خود را به صورت روزانه مورد بررسی قرار دهید و آنطور که مناسب میدانید، برنامه ریزی کنید.
چند مزیت بزرگ دیجیتال مارکتینگ چیست؟
- شما میتوانید تلاشهای خود را فقط روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.
- مقرونبهصرفهتر از روشهای بازاریابی برونگرا است.
- بازاریابی دیجیتال زمینه را برای کسبوکار شما هموار کرده و به شما امکان میدهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید.
- دیجیتال مارکتینگ قابل سنجش است.
- انطباق و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسانتر است.
- دیجیتال مارکتینگ میتواند نرخ تبدیل و کیفیت مشتریان بالقوه شما را بهبود بخشد.
- شما میتوانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را درگیر خود کنید.
بیایید عمیقتر بررسی کنیم:
شما میتوانید تلاشهای خود را فقط روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.
اگر در تلویزیون یا بیلبورد تبلیغ کنید، کنترل محدودی روی افرادی که آگهی را میبینند دارید. البته که میتوانید جمعیت خاصی را مورد هدف قرار دهید – از جمله بینندگان معمولی تلویزیون یا جمعیت یک محله خاص. اما هنوز هم تا حد زیادی به مثابه تیری در تاریکی است.
دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد که با پیامهای بازاریابی شخصیسازیشده و با نرخ تبدیل بالا، مخاطبان بسیار خاص را شناسایی و هدف قرار دهید.
مثلاً ممکن است شما از هدف گذاری شبکههای اجتماعی برای نشان دادن تبلیغات به مخاطب خاص بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان، علایق، شبکهها یا رفتار آنها استفاده کنید. از سوی دیگر، میتوانید از استراتژیهای PPC (تبلیغات کلیکی) یا سئو برای نشان دادن تبلیغات به کاربرانی که به کلمات کلیدی خاص مرتبط با محصول، خدمات یا صنعت شما علاقه نشان دادهاند یا آنها را جستجو کردهاند، استفاده کنید.
به طور کلی بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تحقیقات لازم را برای شناسایی پرسوناهای خریداران خود انجام دهید و استراتژی خود را اصلاح کنید تا مطمئن شوید این افراد حتماً خرید میکنند.
مقرونبهصرفهتر از روشهای بازاریابی برونگرا است.
دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند عملکرد کمپینها را به صورت روزانه پیگیری کنید؛ بنابراین خواهید دانست چه کانالهایی عملکرد خوب دارند و کدامیک خوب عمل نمیکنند. این روش شما کمک میکند بودجه کمپین خود را برای بازگشت سرمایه بالا بهینه کنید. این کار را نمیتوان در مورد روشهای سنتی تبلیغات انجام داد. مهم نیست که بیلبورد شما چگونه کار میکند – همچنان هزینه تمام شده آن یکی است، حتی اگر بازده نداشته و نرخ تبدیل آن پایین باشد.
علاوه بر این با بازاریابی دیجیتال، کنترل کاملی بر نحوه خرج کردن پول خود دارید. مثلاً شاید به جای پرداخت هزینه برای کمپینهای تبلیغات کلیکی (گوگل ادز)، برای ایجاد محتوای اینستاگرام با قابلیت تبدیل بالا هزینه میکنید. یک استراتژی خوب دیجیتال مارکتینگ به شما امکان میدهد به طور مداوم مسیر خود را عوض کنید و شما را مطمئن میکند که هرگز پول خود را برای کانالهایی که عملکرد خوبی ندارند هدر ندهید.
به طور کلی بازاریابی دیجیتال راهحل مقرونبهصرفهتری است و فرصتهای منحصربهفردی به شما میدهد تا از کسب حداکثر سود اطمینان حاصل کنید.
فرض کنید برای یک کسبوکار کوچک با بودجه محدود کار میکنید؛ ممکن است بخواهید در شبکههای اجتماعی، وبلاگ یا سئو سرمایه گذاری کنید – سه استراتژی که حتی با حداقل هزینه میتواند بازگشت سرمایه بالایی را برای شما تضمین کند.
بازاریابی دیجیتال زمینه را برای کسبوکار شما هموار کرده و به شما امکان میدهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید.
اگر در یک کسبوکار کوچک مشغول به کار هستید، احتمالاً رقابت با برندهای اصلی در صنعت خود، که بسیاری از آنها مبالغ هنگفتی برای سرمایهگذاری در کمپینها دارند، برایتان دشوار است. خوشبختانه فرصتهای زیادی از طریق بازاریابی دیجیتال استراتژیک برای شما فراهم است تا از رقبای بزرگ پیشی بگیرید.
مثلاً ممکن است از کلمات کلیدی طولانی برای ایجاد محتوای با کیفیت بالا استفاده کنید تا در موتورهای جستجو رتبه بگیرید. موتورهای جستجو اهمیتی نمیدهند که کدام برند بزرگتر یا معروفتر است؛ چیزی که برایشان مهم است اولویتبندی محتوایی است که بیشترین همسویی را با مخاطبان هدف داشته باشد.
دیجیتال مارکتینگ قابل سنجش است.
با اینکه تبلیغات سنتی میتواند برای برخی اهداف خاص مفید باشد، بزرگترین محدودیت آن قابلیت سنجش است.
قابلیت سنجش یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ است، زیرا میتواند یک نمای کلی از اول تا آخر از تمام معیارهایی که برای شرکت شما مهم هستند – از جمله ایمپرشنها، اشتراکگذاریها، بازدیدها، کلیکها و زمان صرف شده روی صفحه را به شما بدهد.
برخلاف اکثر روشهای بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال بازاریابان را قادر میسازد نتایج دقیق را به صورت بلادرنگ مشاهده کنند. اگر تا به حال در روزنامه تبلیغ کرده باشید، میدانید که تخمین تعداد افرادی که آن صفحه را باز کرده و آن را دیدهاند، چقدر دشوار است. هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا اصلاً آن تبلیغ منجر به فروش شده، وجود ندارد!
در مقابل با دیجیتال مارکتینگ میتوانید بازگشت سرمایه از تقریباً هر روش بازاریابی که دارید را بسنجید. بد نیست به مثالهای زیر نگاهی بکنیم:
ترافیک وب سایت
با دیجیتال مارکتینگ میتوانید تعداد دقیق افرادی را که صفحه اصلی وب سایت شما را در لحظه بازدید کردهاند، با استفاده از ابزارهای آنالیز دیجیتال موجود در پلتفرمهای بازاریابی مانند Google Analytics مشاهده کنید.
همچنین میتوانید از بین سایر دادههای آنالیزی، ببینید که از چه تعداد صفحه بازدید کردهاند، از چه دستگاهی استفاده میکنند و از کجا آمدهاند.
این عملیات هوشمندانه به شما کمک میکند بر اساس تعداد افرادی که آن کانالها به وبسایت شما سرازیر میکنند، اولویتبندی کنید که روی کدام کانالهای بازاریابی زمان بیشتر یا کمتری صرف کنید. مثلاً اگر تنها 10 درصد از ترافیک شما از جستجوی ارگانیک است، میدانید که احتمالاً برای افزایش این درصد باید مدتی روی سئو کار کنید.
با بازاریابی آفلاین تشخیص نحوه تعامل افراد با برند شما قبل از تعامل با فروشنده یا خرید، میتواند کار دشواری باشد. با دیجیتال مارکتینگ میتوانید روندها و الگوهای رفتاری افراد را قبل از رسیدن به مرحله نهایی خرید تشخیص دهید؛ به این معنی که میتوانید تصمیمات آگاهانهتری در مورد نحوه جذب آنها به وب سایت خود درست در بالای قیف بازاریابی بگیرید.
عملکرد محتوایی و تولید مشتری بالقوه
تصور کنید یک بروشور محصول ایجاد کردهاید و آن را از طریق پست برای افراد ارسال کردهاید – این بروشور نوعی محتوای آفلاین است. مشکل آن هم این است که متوجه نمیشوید چند نفر بروشور شما را باز کردهاند یا مستقیماً آن به سطل زباله انداختهاند.
در عوض تصور کنید آن بروشور را روی وب سایت خود گذاشتهاید. میتوانید دقیقاً تعداد افرادی که آن را دیدهاند را پیدا کنید؛ همچنین میتوانید از یک فرم برای جمعآوری اطلاعات تماس کسانی که آن را دانلود کردهاند استفاده کنید.
این کار دو جنبه دارد: شما میفهمید که چند نفر با محتوای شما درگیر میشوند و وقتی افراد آن را دانلود میکنند، مشتریهای بالقوه و واجد شرایط ایجاد میکنید.
مدلسازی خصایص
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر همراه با ابزارها و تکنیکهای مناسب به شما این امکان را میدهد تا تمامی فروش خود را از اولین نقطه تماس دیجیتال مشتری با کسبوکار خود ردیابی کنید.
ما این روش را مدلسازی خصایص مینامیم. مدلسازی خصایص به شما امکان میدهد روشهای تحقیق و خرید افراد برای محصول خود را شناسایی کنید و کمکتان میکند تا تصمیمات آگاهانهتری در مورد اینکه چه بخشهایی از استراتژی بازاریابی شما مستحق توجه بیشتر است و چه بخشهایی از چرخه فروش نیاز به اصلاح دارد، بگیرید.
اتصال نقاط میان بازاریابی و فروش اهمیت بسیار دارد. به گفته لینکداین 87% از رهبران فروش و بازاریابی اذعان دارند که همکاری میان فروش و بازاریابی باعث رشد چشمگیر کسبوکار میشود؛ اما عدم هماهنگی این دو تیم میتواند به عملکرد مالی آسیب برساند. اگر بتوانید تجربه مشتری خود را در چرخه خرید با استفاده از فناوریهای دیجیتال بهبود دهید، احتمالاً تأثیر مثبتی بر خروجی کسبوکار خود خواهید دید.
-
انطباق و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسانتر است.
برای توسعه یک استراتژی بازاریابی اقدامات زیادی صورت میگیرد. شما این استراتژی را تا زمان تکمیل دنبال خواهید کرد، اجازه میدهید تاثیر خود را بگذارد و سپس نتایج آن را قضاوت کنید.
با این حال همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود. ممکن است در نیمه راه متوجه شوید که یک چیز محاسبه نشده، یک فرض نادرست بوده یا مخاطبان آن طور که انتظار میرود واکنش نشان ندادهاند. اینکه بتوانید استراتژی را در طول مسیر تغییر دهید یا تنظیم کنید واقعا مهم است؛ زیرا از شروع مجدد کل این فرایند جلوگیری میکند.
اینکه بتوانید استراتژی خود را به راحتی تغییر دهید یک مزیت بزرگ بازاریابی دیجیتال به حساب میآید. تطبیق یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بسیار سادهتر از سایر روشهای سنتی بازاریابی مانند ایمیل یا تبلیغات بیلبوردی است. به عنوان مثال اگر یک تبلیغ آنلاین مطابق انتظار نتیجه نمیدهد، میتوانید به سرعت آن را تغییر دهید یا اصلاً آن را متوقف کنید تا نتایج بهتری حاصل شود.
-
دیجیتال مارکتینگ میتواند نرخ تبدیل و کیفیت مشتریان بالقوه شما را بهبود بخشد.
بازاریابی دیجیتال سنجش و بررسی تلاشهای شما برای بازاریابی را سادهتر میکند و بالطبع آن، بهبود نرخ تبدیل شما نیز سادهتر میشود. توانایی سنجش اثربخشی هر تاکتیک به شما کمک میکند تا استراتژیهای بهتری را به کار گیرید. اصلاح مداوم روشها نرخ تبدیل شما را بهبود میبخشد. سرمایه گذاری در بازاریابی آنلاین تضمین میکند که همه چیز برای رسیدن به بیشترین میزان تبدیل بهینه شده است.
بد نیست بدانید همه مشتریان بالقوه ارزش یکسانی برای کسبوکار شما ندارند. بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را میدهد که مخاطب خاصی را هدف قرار دهید که احتمال بیشتری برای تبدیل شدن به مشتری وفادار را دارند. اتصال کسبوکارتان به باارزشترین مشتریان بالقوه به طور مستقیم نرخ تبدیل شما را بهبود میبخشد.
-
شما میتوانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را درگیر خود کنید.
شما باید در اولین فرصت مخاطب خود را درگیر کنید. برقراری ارتباط در اولین مرحله از سفر خریدار به هدایت مشتریان بالقوه به قیف مشتری کمک میکند. دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد که از ابتدا تا انتها و در هر بخشی از این سفر این کار را انجام دهید.
کانالهای آنلاین به شما این امکان را میدهند که در کل مسیر خرید مشتریان همراه آنها باشید. درک و تحلیل نحوه حرکت و عملکرد کاربران برای تبدیل به مشتری بالقوه مهم است. با بازاریابی دیجیتال میتوانید آنها را از طریق این فرآیند ردیابی کنید. حتی اگر در مراحل اولیه این افراد به مشتری تبدیل نشوند، حداقل کمکتان میکند مطمئن شوید که این افراد با کسبوکار شما ارتباط برقرار کردهاند.
انواع دیجیتال مارکتینگ
- بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
- بازاریابی محتوا
- بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی
- پرداخت به ازای کلیک (PPC)
- بازاریابی همکاری در فروش
- تبلیغات بومی
- اتوماسیون بازاریابی
- بازاریابی ایمیلی
- روابط عمومی آنلاین
- بازاریابی درونگرا
- محتوای اسپانسر شده
- بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
- بازاریابی پیام فوری
در ادامه به خلاصهای از برخی از رایجترین تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال و کانالهای مرتبط اشاره میکنیم:
بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
سئو چیست؟ فرآیند بهینه سازی وب سایت شما برای کسب رتبه بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو است؛ در نتیجه این اقدامات میزان ترافیک ارگانیک (یا رایگان) دریافتی وب سایت شما افزایش مییابد. کانالهایی که از سئو سود میبرند شامل وب سایتها، وبلاگها و اینفوگرافیکها هستند.
روشهای مختلف برای انجام سئو وجود دارد تا ترافیک مناسبی به وب سایت روانه کنید. این روشها شامل موارد زیر هستند:
- سئوی داخلی: این نوع سئو بر روی تمام محتوایی که داخل صفحه وجود دارد تمرکز میکند. با تحقیق در مورد کلمات کلیدی برای حجم جستجو و هدف (یا معنی) آنها میتوانید به سؤالات خوانندگان خود پاسخ دهید و در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) به رتبههای بالاتری برسید.
- سئو خارجی: این نوع سئو بر تمام فعالیتهایی متمرکز است که هنگام بهینه سازی وب سایت شما در «خارج از صفحه» انجام میشود. شاید بپرسید «کدام فعالیت که در وب سایت شخصی من نیست، میتواند بر رتبه من تأثیر بگذارد؟». پاسخ این سوال لینکهای ورودی است که به عنوان بک لینک نیز شناخته می شوند. تعداد ناشرانی که به شما لینک میدهند، و «اعتبار» نسبی آنها، بر میزان رتبه شما در کلمات کلیدی مورد نظرتان تأثیر میگذارد. با شبکه سازی با سایر ناشرین، نوشتن پستهای مهمان در این وب سایتها (و پیوند دادن مجدد به وب سایت خود) و جلب توجه خارجی، میتوانید بک لینکهای مورد نیاز برای بهبود رتبه وب سایت خود در تمام SERP ها را به دست آورید.
- سئو تکنیکال (فنی): این نوع سئو بر باطن وب سایت شما و نحوه کدگذاری صفحات آن تمرکز دارد. فشردهسازی تصویر، دادههای ساختاریافته و بهینهسازی فایلهای CSS همگی نمونههایی از سئوی فنی هستند که میتوانند سرعت بارگذاری وبسایت شما را افزایش دهند. این خودش یک فاکتور مهم رتبهبندی در چشم موتورهای جستجویی مانند گوگل است.
این اصطلاح به ایجاد و ارتقای منابع محتوایی به منظور آگاهی بخشی در مورد برند، رشد ترافیک و تولید مشتری یا مشتری بالقوه اشاره دارد.
کانالهایی که میتوانند در استراتژی بازاریابی محتوای شما نقش داشته باشند عبارتند از:
- پستهای وبلاگ: نوشتن و انتشار مقالات در وبلاگِ شرکت به شما کمک میکند تخصص خود را نشان دهید و ترافیک جستجوی ارگانیک برای کسبوکار خود ایجاد کنید. در نهایت فرصتهای بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان وب سایت به مشتریان بالقوه برای تیم فروش خود دارید.
- کتابهای الکترونیکی و گزارشات رسمی: کتابهای الکترونیکی، گزارشات رسمی و محتوای طولانی مشابه، به آموزش بیشتر بازدیدکنندگان وبسایت کمک میکنند. همچنین با این روش میتوانید برای کسب اطلاعات تماس خوانندگان محتوا را مبادله کنید، برای شرکت خود مشتری بالقوه ایجاد کنید و افراد را در تجربه خرید همراهی کنید.
- اینفوگرافیک: گاهی اوقات خوانندگان از شما میخواهند که محتوا را به تصویر بکشید، نه اینکه آنها را توضیح دهید! اینفوگرافیک شکلی از محتوای بصری است که به بازدیدکنندگان وب سایت کمک میکند تا مفهومی را که میخواهید به آنها آموزش دهید، تجسم کنند.
- محتوای صوتی یا تصویری: تلویزیون کانال محبوبی برای بازاریابی دیجیتال است. ایجاد محتوایی که میتواند به صورت آنلاین و ویدیویی به اشتراک گذاشته شود، میتواند تعداد مخاطبان بالقوه شما را تا حد زیادی افزایش دهد.
این روش برند و محتوای شما را در کانالهای شبکههای اجتماعی تبلیغ میکند تا برند شما را به بقیه معرفی کند، ترافیک را افزایش دهد و برای کسبوکار شما مشتری بالقوه ایجاد کند.
اگر در پلتفرمهای اجتماعی تازهکار هستید، میتوانید از ابزارهایی مانند Buffer برای اتصال کانالهایی مانند LinkedIn و Twitter در یک فضا استفاده کنید. به این ترتیب، میتوانید به راحتی محتوا را برای چندین کانال به طور همزمان برنامهریزی کنید و همچنین بر آمار این پلتفرمها نظارت داشته باشید.
کانالهایی که میتوانید از آنها برای بازاریابی در شبکههای اجتماعی استفاده کنید عبارتند از:
- اینستاگرام
- توییتر
- لینکدین
- پینترست
- فیسبوک
- شبکههای اجتماعی داخلی
بسیاری از بازاریابان از این پلتفرمهای شبکههای اجتماعی برای ایجاد کمپینهای ویروسی استفاده میکنند. همکاری با یک تولید کننده محتوای محبوب یا شرکت در ترندی که با طیف وسیعی از مخاطبان همدلی دارد، یک استراتژی بازاریابی ویروسی است. هدف این است که چیزی قابل اشتراکی بسازیم که به طور ارگانیک در یک کانال شبکه اجتماعی پخش شده و امید داریم که دیده شود.
نمیدانید چگونه بازاریابی شبکههای اجتماعی را شروع کنید؟ برای راه اندازی استراتژی شبکههای اجتماعی خود، به یک تقویم محتوایی نیاز دارید.
PPC (Pay Per Click) با پرداخت پول به ناشر به ازای هر بار که روی تبلیغ شما کلیک میشود، ترافیک را به وب سایت شما هدایت میکند. یکی از رایجترین انواع PPC، تبلیغات گوگل (Google Ads) است که به شما امکان میدهد به ازای قرار گرفتن در جایگاههای برتر در صفحات نتایج موتور جستجوی گوگل، بابت هر کلیک پولی پرداخت کنید. در جاهای دیگر هم میتوانید از PPC استفاده کنید:
- کمپینهای تبلیغاتی توییتر
- پیامهای اسپانسردار در لینکدین
البته این موارد در این ایران به دلایل مختلف کاربرد چندانی ندارند.
بازاریابی همکاری در فروش (افیلیت مارکتینگ)
همکاری در فروش یک نوع تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما برای تبلیغ محصولات یا خدمات دیگران در وب سایت خود کمیسیون دریافت میکنید. کانالهای بازاریابی وابسته عبارتند از:
- میزبانی تبلیغات ویدیویی از طریق ویدیوهای مشترک YouTube
- ارسال لینکهای همکاری در فروش وابسته از حسابهای شبکههای اجتماعی شما.
این بخشی از موج نسبتاً جدید اینفلوئنسر مارکتینگ است. ایجاد یک کمپین به کمک اینفلوئنسرها میتواند شکل بسیار موثری از بازاریابی همکاری در فروش باشد. پیدا کردن تولیدکنندگان محتوای مناسب میتواند کمپین دیجیتالی شما را به سطح بالاتری ببرد.
تبلیغات بومی
تبلیغات بومی به تبلیغاتی اطلاق میشود که عمدتاً مبتنی بر محتوا بوده و در یک پلتفرم به همراه یک محتوای غیر پولی دیگر نمایش داده میشوند. پستهای حمایت شده توسط وب سایتهای مختلف مثالهای خوبی از این مورد هستند، اما خیلی از افراد تبلیغات شبکههای اجتماعی را هم «بومی» می دانند – مثلاً تبلیغات فیسبوک و اینستاگرام.
اتوماسیون بازاریابی
اتوماسیون بازاریابی به نرم افزاری گفته میشود که عملیات اصلی بازاریابی شما را خودکار میکند. بسیاری از بخشهای بازاریابی میتوانند کارهای تکراری را که همیشه به صورت دستی انجام میدادند، خودکار کنند. مواردی مانند:
- خبرنامههای ایمیلی: تنها قابلیت اتوماسیون ایمیل فقط این نیست که بتوانید به طور خودکار برای مشترکین خود ایمیل ارسال کنید. همچنین میتواند به شما کمک کند فهرست مخاطبین خود را در صورت نیاز تغییر دهید تا خبرنامههای شما فقط به افرادی ارسال شود که میخواهند آنها را در صندوق ورودی خود ببینند.
- زمانبندی پست شبکههای اجتماعی: اگر میخواهید حضور سازمان خود را در یک شبکه اجتماعی افزایش دهید، باید مرتب پست کنید. این کار ارسال دستی را تبدیل به روندی نسبتاً سرکش میکند. ابزارهای زمانبندی شبکههای اجتماعی محتوای شما را برای شما به کانالهای این شبکهها هدایت میکنند؛ بنابراین میتوانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی محتوا کنید.
- گردش کار مشترییاب: تولید سرنخها و تبدیل آنها به مشتریان بالقوه میتواند فرایندی واقعاً طولانی باشد. شما میتوانید این فرایند را با ارسال ایمیل و محتوای خاص به مشتریان بالقوه، خودکار کنید.
پیگیری و گزارشات کمپین: در کمپینهای بازاریابی تعداد زیادی از افراد مختلف، ایمیلها، محتوا، صفحات وب، تماسهای تلفنی و موارد دیگر وجود دارد. اتوماسیون بازاریابی میتواند به شما کمک کند هر چیزی را که روی آن کار میکنید، بر اساس کمپینی که ارائه میکند مرتب کرده و سپس عملکرد آن کمپین را بر اساس پیشرفتی که همه این مؤلفهها در طول زمان ایجاد میکنند پیگیری کنید.
شرکتها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده میکنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیفها و رویدادها و همچنین هدایت افراد به سمت وب سایت آن کسبوکار استفاده میشود. برخی از انواع ایمیلهایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال کنید عبارتند از:
- خبرنامههای اشتراک وبلاگ
- ایمیلهای پیگیری به بازدیدکنندگان وب سایت که چیزی را دانلود کردهاند.
- ایمیلهای خوشامدگویی مشتری
- تبلیغات تعطیلات برای مشتریان وفادار
- نکات یا ایمیلهای سریالی مشابه برای پرورش مشتری
روابط عمومی آنلاین
روابط عمومی آنلاین، به اقداماتی جهت تامین امنیت پوشش آنلاین به دست آمده با نشریات دیجیتال، وبلاگها و سایر وب سایتهای مبتنی بر محتوا گفته میشود. این کار بسیار شبیه به روابط عمومی سنتی است اما در فضای آنلاین انجام میشود. کانالهایی که میتوانید از آنها برای بهبود روابط عمومی خود استفاده کنید عبارتند از:
- ارتباط با خبرنگاران از طریق شبکههای اجتماعی: مثلاً صحبت با خبرنگاران در اینستاگرام یا آپارات، راهی عالی برای اتصال به مطبوعات است که فرصتهای رسانهای خوبی برای شرکت شما ایجاد میکند.
- ریویوهای (نظرات) آنلاین خوشایند از شرکت شما: وقتی شخصی شرکت شما را به صورت آنلاین بررسی میکند، چه آن ریویوها خوب باشند یا بد، غریزهتان میگوید که آنها را نگاه نکنید! اما بدانید که نظرات خوشایند در مورد شرکت شما، به شما کمک میکند برند خود را معرفی کنید و پیام خود را به گوش مخاطبین برسانید.
- نظرات جذاب در وب سایت یا وبلاگ شخصی شما: مشابه نحوه پاسخگویی شما به ریویوهای شرکت خود، پاسخ دادن به افرادی که محتوای شما را میخوانند بهترین راه برای ایجاد گفتگوی سازنده حول کسبوکار شما است.
بازاریابی درونگرا به یک روش بازاریابی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از تجربه خریدار جذب کرده، درگیر میکنید و رضایتمند نگه میدارید.
میتوانید از هر تاکتیک بازاریابی دیجیتالی که پیشتر گفته شد، در یک استراتژی بازاریابی ورودی برای ایجاد تجربهای برای مشتری استفاده کنید که همراه با مشتری است، نه علیه او. در اینجا چند نمونه کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی را میبینیم:
- وبلاگ نویسی در مقابل تبلیغات پاپ آپ
- بازاریابی ویدیویی در مقابل تبلیغات تجاری
- لیست مخاطبین ایمیل در مقابل هرزنامه ایمیل (اسپم)
محتوای اسپانسر شده
با محتوای حمایت یا اسپانسر شده، شما به عنوان یک برند، به شرکت یا نهاد دیگری پول میدهید تا محتوایی را ایجاد و تبلیغ کند که به نوعی درباره برند یا خدمات شما صحبت میکند.
یکی از انواع رایج محتوای حمایت شده اینفلوئنسر مارکتینگ است. با این نوع محتوا، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خود حمایت میکند تا پستها یا ویدیوهای مرتبط با آن را در شبکههای اجتماعی منتشر کند.
یک نوع دیگر از محتوای حمایت شده یک پست وبلاگ یا مقالهای است که بر یک موضوع، خدمت یا نام تجاری تمرکز میکند.
زمانی که یک مشتری بالقوه در حال جستجوی یک محصول یا کسبوکار مرتبط با شماست، یک فرصت عالی برای شما پیش آمده تا خودتان را نشان دهید. تبلیغات پولی و سئو دو استراتژی عالی برای ارتقای کسبوکار شما برای سرمایه گذاری بر روی آن مشتریان آینده هستند. بازاریابی موتورهای جستجو راه دیگری برای افزایش ترافیک وب سایت با قرار دادن تبلیغات پولی در موتورهای جستجو است. یک سرویس محبوب SEM در کشور ما Google Ads است. این تبلیغات پولی به صورت یکپارچه در بالای صفحات نتایج موتور جستجو قرار میگیرند و شما را فوراً در معرض دید قرار میدهند. این نیز نمونهای از تبلیغات بومی موثر است.
بازاریابی محصولات از طریق پلتفرمهای پیامرسان راهی سریع برای دستیابی به مشتریان بالقوه است؛ حتی برای کسانی که شماره تلفن همراه خود را به شما ندادهاند. این یک راه ساده است تا مخاطبان خود را از فروشهای فوری، محصولات جدید یا بهروزرسانیهای سفارشات خود مطلع کنید. اگر مشتریان شما سؤالی داشته یا به اطلاعات بیشتر نیاز دارند، این نیز راهی مناسب برای اتصال آنها به خدمات مشتری است. میتوانید مستقیماً از طریق پیامک یا در شبکههایی مانند تلگرام یا واتسَپ پیامها را به آنها ارسال کنید.
یک بازاریاب دیجیتال (دیجیتال مارکتر) چه میکند؟
بازاریابان دیجیتال مسئول آگاهی بخشیدن در مورد برند و تولید مشتری بالقوه از طریق تمام کانالهای دیجیتال ممکن – اعم از رایگان و پولی – هستند که در اختیار یک شرکت قرار دارند. این کانالها شامل شبکههای اجتماعی، وب سایت خود شرکت، رتبه بندی موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و وبلاگ شرکت است.
بازاریاب دیجیتال بر روی شاخصهای کلیدی عملکرد هر کانال (KPI) تمرکز میکند تا عملکرد را به درستی تخمین بزند. مثلاً یک بازاریاب دیجیتال مسئول سئو ممکن است بخواهد ترافیک ارگانیک وب سایت خود را اندازه گیری کند.
در شرکتهای کوچک، یک فرد ممکن است مسئول بسیاری از کانالها و تاکتیکهایی باشد که در بالا گفتیم؛ در حالی که شرکتهای بزرگتر معمولاً یک یا چند متخصص دارند که بر روی یک یا دو کانال متمرکز هستند.
در ادامه به چند نمونه از این متخصصان اشاره میکنیم:
مدیر سئو
KPIهای اصلی: ترافیک ارگانیک
مدیران سئو برای رتبه بندی یک کسبوکار در SERP گوگل تلاش میکنند. این افراد با استفاده از استراتژیهای مختلف سئو، مستقیماً با تولیدکنندگان محتوا کار میکنند تا مطمئن شوند محتوا با کیفیت بالا و مطابق با استانداردهای گوگل است؛ حتی اگر شرکت این محتوا را در شبکههای اجتماعی هم پست کند.
کارشناس بازاریابی محتوا
KPIهای اصلی: زمان سپری شده در صفحه، ترافیک کلی وبلاگ، مشترکین کانال YouTube
متخصصان بازاریابی محتوا تولیدکنندگان محتوای دیجیتال هستند. آنها تقویم وبلاگ نویسی (محتوایی) را پیگیری کنند، یا یک استراتژی محتوایی که شامل ویدیو است ایجاد کنند. این افراد اغلب با بخشهای دیگر کار میکنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات و کمپینها با محتوای تبلیغاتی در همه کانالهای دیجیتال پشتیبانی میشوند.
مدیر شبکههای اجتماعی
KPIهای اصلی: فالوها، ایمپرشنها، اشتراکگذاریها
نقش مدیر شبکههای اجتماعی به آن شرکت و کسبوکار بستگی دارد. اما مهمتر از همه، مدیران شبکههای اجتماعی، این شبکهها را با ایجاد یک برنامه زمانبندی پست برای محتوای نوشتاری و بصری شرکت مدیریت میکنند. آنها گاهی با یک متخصص بازاریابی محتوا نیز همکاری میکنند تا یک استراتژی ایجاد کنند که بر طبق آن محتوا در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شود.
(توجه: بر اساس KPIهای بالا، «ایمپرشن» به تعداد دفعاتی که پستهای یک کسبوکار در فید یک کاربر ظاهر میشود، اشاره دارد.)
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
KPIهای اصلی: نرخ باز شدن ایمیل، نرخ کلیک کمپین، نرخ تولید مشتری بالقوه (تبدیل).
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرم افزاری که یک تیم بازاریابی برای درک رفتار مشتری و سنجش رشد کسبوکار استفاده میکند، کمک میکند. خیلی از اقدامات مرتبط با بازاریابی که در بالا توضیح داده شد، ممکن است به طور جداگانه اجرا شوند. بنابراین مهم است که شخصی وجود داشته باشد که بتواند این فعالیتها را در کمپینهای فردی گروه بندی کرده و عملکرد را پیگیری کند.
بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی دیجیتال
بازاریابی درونگرا روشی است که از داراییهای بازاریابی دیجیتال برای جذب، تعامل و جلب رضایت مشتریان آنلاین استفاده میکند. از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال صرفاً یک اصطلاح کلی برای توصیف شگردهای بازاریابی آنلاین از هر نوعی است، صرف نظر از اینکه درونگرا یا برونگرا باشند.
بازاریابی دیجیتال اغلب با بازاریابی درونگرا مقایسه میشود، اما بین روشهای «درونگرا» و «برونگرا» تفاوتی نمیگذارد. این بیشتر یک اصطلاح کلی برای تمام بازاریابیهایی است که شامل ارتباطات دیجیتال میشود، در حالی که بازاریابی درونگرا بیشتر یک استراتژی است.
تاکتیکهای دیجیتال برونگرا، یک پیام بازاریابی را در معرض دید هرچه بیشتر افراد آنلاین قرار میدهند – صرف نظر از اینکه مرتبط باشد یا مورد استقبال قرار گیرد. مثلاً تبلیغات بنری پرزرق و برقی که در وبسایتها مشاهده میکنید، محصول یا تبلیغی را به افرادی که لزوماً آماده دریافت آن نیستند، میفرستند.
بازاریابانی که از شگردهای درونگرا استفاده میکنند، از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف خود با ارائه موارد مفید به آنها بهره میگیرند. یکی از سادهترین و در عین حال قدرتمندترین داراییهای بازاریابی دیجیتال ورودی، یک وبلاگ است که به وبسایت شما اجازه میدهد تا روی کلمات کلیدی مورد جستجوی مخاطبین شما سرمایهگذاری کند.
آیا دیجیتال مارکتینگ به درد همه مشاغل میخورد؟
بازاریابی دیجیتال برای هر کسبوکاری جواب میدهد! صرف نظر از آنچه شرکت شما میفروشد یا خدماتی که ارائه میکند، بازاریابی دیجیتال شامل ساخت پرسوناهای خریدار برای شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد محتوای آنلاینِ ارزشمند است. البته بازاریابی دیجیتال به این معنا نیست که همه مشاغل باید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال خاص را دنبال کنند.
دیجیتال مارکتینگ B2B
اگر شرکت شما بیزنس به بیزنس (B2B) است، تمامی اقدامات بازاریابی دیجیتال شما احتمالاً حول محور تولید مشتریان بالقوه بوده و هدف نهایی این است که این افراد بدون نیاز به صحبت با فروشنده به مشتری تبدیل شوند. هدف استراتژی بازاریابی شما ممکن است جذب و تبدیل مشتریان بالقوه باکیفیت برای فروشندگان از طریق وب سایت و پشتیبانی از کانالهای دیجیتال باشد.
فراتر از وبسایت، شاید تصمیم بگیرید به سراغ کانالهای متمرکز بر کسبوکار مانند لینکدین نیز بروید؛ جایی که خیلی از کسبوکارهای رقیب نیز در آن حضور مستمر دارند.
دیجیتال مارکتینگ B2C
اگر شرکت شما بیزنس به مصرف کننده (B2C) است، بسته به قیمت محصولات، احتمالاً هدف اقدامات دیجیتال مارکتینگ شما جذب افراد به وب سایت و تبدیل آنها به مشتری بدون نیاز به صحبت با فروشندگان است.
احتمالاً کمتر بر روی «سرنخها» یا مشتریان بالقوه، به معنای معمول آن تمرکز میکنید و احتمالاً ترجیح بدهید از زمانی که شخصی وارد وب سایت شما میشود تا زمانی که خرید میکند، یک فرایند سریع خریدار ایجاد کنید. این شاید به این معنی است که ویژگیهای محصول شما در قیف بازاریابی بالاتر از یک کسبوکار B2B قرار داد و ممکن است لازم باشد از CTA های قویتری برای تشویق به خرید (فراخوان به عمل) استفاده کنید.
برای شرکتهای B2C، کانالهایی مانند اینستاگرام و پینترست اغلب مفیدتر از پلتفرمهای متمرکز بر تجارت مانند لینکدین هستند.
چه نوع محتوای دیجیتالی باید تولید کنیم؟
نوع محتوایی که تولید میکنید، بستگی به نیازهای مخاطبین شما در مراحل مختلف سفر خریدار دارد. شما باید با ایجاد پرسونای خریدار (میتوانید از سایت makemypersona.com استفاده کنید) شروع کنید تا مشخص شود اهداف و چالشهای مخاطبان در رابطه با کسبوکار شما چیست. در ابتدای کار، محتوای آنلاین شما باید به آنها کمک کند تا به این اهداف برسند و بر چالشهای خود غلبه کنند.
پس از آن باید در نظر بگیرید که مشتریان چه زمانی به احتمال زیاد آماده مصرف این محتوا در راستای نقش خود در سفر خریدار هستند. ما به آن نگاشت محتوا میگوییم.
در نگاشت محتوا، محتوا را بر اساس موارد زیر هدف قرار میدهیم:
- ویژگیهای شخصیتی آن فردی که مصرف کننده آن محتواست (این جایی است که پرسوناهای خریدار وارد میشوند).
- آن شخص چقدر به خرید نزدیک است (یعنی مرحله چرخه مشتری).
به لحاظ قالب محتوا، خیلی چیزها هست که میتوانید امتحان کنید. در ادامه چند مثال برایتان میزنیم:
مرحله آگاهی بخشی
- پستهای وبلاگ. برای افزایش ترافیک ارگانیک شما و در همراهی با یک سئو قوی و استراتژی کلمات کلیدی بسیار عالی است.
- اینفوگرافیک. بسیار قابل اشتراکگذاری است، به این معنی که وقتی دیگران محتوای شما را به اشتراک میگذارند، شانس شما را برای دیده شدن از طریق شبکههای اجتماعی افزایش میدهند.
- ویدیوهای کوتاه. این موارد هم بسیار قابل اشتراکگذاری هستند و میتوانند با میزبانی مخاطبان جدید در پلتفرمهایی مانند یوتوب، برند شما را پیدا کنند.
مرحله بررسی
- کتابهای الکترونیکی. برای ایجاد سرنخ عالی هستند؛ چون عموماً جامعتر از پست وبلاگ یا اینفوگرافیک هستند، یعنی احتمال بیشتری وجود دارد که کسی اطلاعات تماس خود را برای دریافت آن مبادله کند.
- گزارشات تحقیقاتی. این نوع محتوای باارزش نیز برای تولید سرنخ عالی است. گزارشات تحقیقاتی و دادههای جدید برای صنعت شما در مرحله آگاهی هم مفید هستند، زیرا اغلب توسط رسانهها یا مطبوعات مرتبط با آن صنعت انتخاب میشوند.
- وبینارها. وبینارها شکلی دقیقتر و تعاملی از محتوای ویدیویی هستند. آنها همچنین یک قالب محتوای خوب برای مرحله بررسی هستند چون محتوای جامعتری نسبت به یک پست وبلاگ یا ویدیوی کوتاه ارائه میدهند.
مرحله تصمیمگیری
- مطالعات موردی (کیس استادی). وجود مطالعات موردی دقیق در وب سایت شما میتواند شکل موثری از محتوا برای کسانی باشد که آماده تصمیم گیری برای خرید هستند؛ چون به شما کمک میکنند تا بر تصمیم آنها تأثیر مثبتی داشته باشید.
- نظرات مثبت افرادی که از محصولات و خدمات استفاده کردهاند. اگر کیس استادی مناسب کسبوکار شما نیست، وجود نظرات مثبت مختصر حول وب سایت شما جایگزین خوبی است. برای برندهای B2C، کمی بیشتر در مورد این نظرات فکر کنید. مثلاً اگر یک برند لباس هستید، ممکن است این نظرات ممکن است در قالب عکسهایی باشند که نشان میدهند دیگران چگونه یک پیراهن یا لباس را ست کردهاند، همراه با یک هشتگ برند که افراد میتوانند با آن تعامل کنند.
چگونه دیجیتال مارکتینگ کنیم؟
- اهداف خود را مشخص کنید.
- مخاطب هدف خود را شناسایی کنید.
- برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید.
- تعادل مناسبی میان استراتژیهای دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید.
- محتوای جذاب تولید کنید.
- داراییهای دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید.
- در مورد کلمات کلیدی تحقیق کنید.
- تمامی مراحل بالا را بر اساس تجزیه و تحلیلهای خود تکرار کنید.
اهداف خودرا مشخص کنید.
در ابتدای راه شروع بازاریابی دیجیتال، شناسایی و تعریف اهداف بسیار مهم است. زیرا استراتژی شما بر مبنای آنها است. مثلاً اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، شاید بخواهید بر روی دستیابی به مخاطبان جدید از طریق شبکههای اجتماعی تمرکز کنید.
یا شاید بخواهید فروش یک محصول خاص را افزایش دهید – اگر اینطور است، بهتر است که روی سئو و بهینه سازی محتوا تمرکز کنید تا بتوانید خریداران بالقوه را به وب سایت خود جذب کنید. افزون بر این اگر هدف شما فروش است شاید لازم باشد بخواهید کمپینهای PPC را برای گرفتن ترافیک از طریق تبلیغات پولی آزمایش کنید.
به هر نحو، پس از تعیین اصلیترین اهداف شرکت، شکل دادن به یک استراتژی بازاریابی دیجیتال سادهتر است.
مخاطب هدف خود را شناسایی کنید.
قبلاً هم به این موضوع اشاره کردهایم، اما باز هم میگوییم: یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ، فرصت هدف قرار دادن مخاطبان خاص است. اما بدانید اگر از ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید، نمیتوانید از این مزیت استفاده کنید.
البته باید توجه کنید که بسته به کانال یا اهدافی که برای یک محصول یا کمپین خاص دارید، مخاطبان هدف شما نیز ممکن است متفاوت باشند.
مثلاً شاید متوجه شده باشید که اغلب مخاطبان اینستاگرام شما جوان هستند و میمهای خندهدار و ویدیوهای سریع را ترجیح میدهند. اما مخاطبان لینکدین شما حرفهایهای مسنتری هستند که به دنبال راهکارهای مختلف میگردند. باید محتوای خود را طوری تغییر دهید که برای این مخاطبان هدف متفاوت جذاب باشد.
برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید.
بودجه شما به عناصر بازاریابی دیجیتالی که استفاده میکنید بستگی دارد.
اگر روی تکنیکهای درونگرایی مانند سئو، شبکههای اجتماعی و تولید محتوا برای وبسایتی که از قبل موجود است تمرکز دارید، خبر خوب این است که اصلاً به بودجه زیادی نیاز ندارید. شما میتوانید محتوای باکیفیتی ایجاد کنید که مخاطبانتان مایل به مصرف آن هستند. تنها سرمایهای که به آن نیاز دارید زمان است.
اگر بودجه شما محدود است، میتوانید با استفاده از سیستم مدیریت محتوای وردپرس و بدون کدنویسی، تنها با استفاده از وب سایت ساز المنتور برای وردپرس کار خود شروع کنید. ما در تکنویک به شما خدمات طراحی سایت اختصاصی را ارائه میکنیم. برای مشاهده جزئیات بیشتر کلیک کنید.
استفاده از روشهای برونگرا مانند تبلیغات آنلاین و خرید لیستهای ایمیل، بدون شک هزینهبر است. هزینه آن هم به این بستگی دارد که میخواهید در نتیجه تبلیغات چگونه دیده شوید.
مثلاً برای پیاده سازی تبلیغات کلیکی با استفاده از Google AdWords، در رقابت با شرکتهای مشابه در صنعت خود در مزایدهای شرکت میکنید تا در بالای نتایج جستجوی گوگل برای کلمات کلیدی مرتبط با کسبوکارتان دیده شوید. بسته به رقابت در آن کلمه کلیدی خاص، این مزایده میتواند مقرونبهصرفه یا بسیار گران باشد. به همین دلیل بهتر است که روی ایجاد دسترسی ارگانیک خود نیز تمرکز کنید.
تعادل مناسبی میان استراتژیهای دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید.
قطعاً یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به روشهای پولی و رایگان نیاز دارد تا واقعاً مؤثر باشد.
مثلاً برای ساختن پرسونای کلی برای خریداران جهت شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت بالا که آنها را به مشتری وفادار تبدیل میکند، احتمالاً اگر حتی یک هزینه حداقلی کنید، نتایج خوبی خواهید دید.
با این حال اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتال شما باشد، ممکن است نتایج حتی سریعتر هم حاصل شود.
در نهایت با استفاده از محتوا، سئو و شبکههای اجتماعی برای موفقیت طولانیمدت و پایدار، هدف خود را برای دستیابی به دسترسی ارگانیک (یا «رایگان») خود مشخص کنید.
زمانی که در شک و تردید هستید، هر دوی این روشها را امتحان کنید و این کار را آنقدر تکرار کنید تا متوجه شوید کدام کانال – پولی یا رایگان – بهترین عملکرد را برای برند شما دارد.
محتوای جذاب تولید کنید.
هنگامی که مخاطبان خود را بشناسید و بودجه هم داشته باشید، زمان آن رسیده که در کانالهای مختلف اقدام به تولید محتوا کنید. این محتوا میتواند پستهای شبکههای اجتماعی، پستهای وبلاگ، تبلیغات PPC، محتوای حمایت شده، خبرنامههای بازاریابی ایمیلی (ایمیل مارکتینگ) و موارد دیگر باشد.
البته هر محتوایی که ایجاد میکنید باید برای مخاطبانتان جذاب و سرگرم کننده باشد؛ زیرا هدف محتوای بازاریابی افزایش آگاهی از برند و بهبود تولید سرنخ است.
داراییهای دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید.
یکی دیگر از اجزای کلیدی بازاریابی دیجیتال، بازاریابی موبایلی است. در واقع استفاده از گوشیهای هوشمند به طور کلی 69 درصد از زمان صرف شده برای رسانههای دیجیتال در ایالات متحده را تشکیل میدهد، در حالی که مصرف این رسانههادر دسکتاپ کمتر از نیمی از آن است؛ همچنین ایالات متحده هنوز بزرگترین طرفدار تلفنهای همراه در مقایسه با سایر کشورها نیست.
همه این آمار یعنی اینکه بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر شبکههای اجتماعی و سایر داراییهای دیجیتال برای دستگاههای تلفن همراه ضروری است. اگر شرکت شما یک اپلیکیشن موبایل دارد که به کاربران امکان میدهد با برند شما ارتباط برقرار کنند یا از محصولات شما بخرند، این برنامه نیز در زمره بازاریابی دیجیتال قرار میگیرد.
افرادی که روی گوشی با شرکت شما تعامل دارند، باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که روی دسکتاپ دارند. این به معنای اجرای یک طراحی وب سایت سازگار با موبایل یا واکنشگرا (Responsive) برای کاربرپسند کردن وب گردی در گوشیهای تلفن همراه است. همچنین ممکن است به معنای کاهش طول فرمهای تولید سرنخ (مشتریان بالقوه) شما باشد تا تجربهای بدون دردسر برای افرادی که محتوای شما را در لحظه دانلود میکنند ایجاد کنید. در مورد تصاویر شبکههای اجتماعی، مهم است که همیشه کاربران گوشی را هنگام ایجاد آنها مد نظر داشته باشید؛ زیرا ابعاد تصویر در این دستگاهها کوچکتر است و ممکن است متن قطع شود.
روشهای زیادی برای بهینه سازی داراییهای دیجیتال شما برای کاربران تلفن همراه وجود دارد. در هنگام اجرای هر استراتژی بازاریابی دیجیتال، بسیار مهم است که در نظر بگیرید که این تجربه در گوشی چگونه خواهد بود. با داشتن این نکته پس ذهنتان، میتوانید تجربیات دیجیتالی ایجاد میکنید که برای مخاطبانتان مفید است و در نتیجه به نتایجی که امیدوارید دست خواهید یافت.
در مورد کلمات کلیدی تحقیق کنید.
هدف نهایی بازاریابی دیجیتال رسیدن به مخاطبان هدف از طریق محتوای شخصی سازی شده است؛ اما این کار بدون تحقیق موثر کلمات کلیدی امکان پذیر نیست.
انجام تحقیقات کلمات کلیدی برای بهینه سازی وب سایت و محتوای شما برای سئو و اطمینان از اینکه افراد میتوانند شما را از طریق موتورهای جستجو پیدا کنند، اهمیت بسیار دارد. افزون بر این، تحقیق کلمات کلیدی شبکههای اجتماعی میتواند به بازاریابی محصولات یا خدمات شما در کانالهای اجتماعی مختلف کمک کند.
حتی اگر یک نیروی تمام وقت برای استراتژیهای سئو خود نداشته باشید، باز هم تحقیق کلمات کلیدی باید انجام شود. سعی کنید فهرستی از کلمات کلیدی با عملکرد خوب مرتبط با محصولات یا خدمات خود ایجاد کنید و برای ایجاد فرصتهای بیشتر، کلمات کلیدی دم بلند (Long-tail) را هم در نظر بگیرید.
تمامی مراحل بالا را بر اساس تجزیه و تحلیلهای خود تکرار کنید.
در نهایت برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر در بلندمدت، بسیار مهم است که تیم شما یاد بگیرد که چگونه بر اساس تحلیلها مسیر خود را تغییر دهد.
مثلاً شاید بعد از چندین ماه متوجه شوید که مخاطبان شما دیگر به محتوای شما در اینستاگرام علاقه ندارند، اما آنها آنچه را که در توییتر پست میکنید دوست دارند. مطمئناً این فرصتی برای بررسی مجدد استراتژی کلی اینستاگرام شما است؛ اما شاید هم ممکن است نشانهای باشد که مخاطبان شما کانالی متفاوت را برای مصرف محتوای برند ترجیح میدهند.
از سوی دیگر شاید متوجه شده باشید که یک صفحه وب نسبتاً قدیمیتر، ترافیکی را که قبلاً داشت دریافت نمیکند. میتوانید صفحه را بهروزرسانی کنید یا به طور کامل از شر آن خلاص شوید تا مطمئن شوید بازدیدکنندگان جدیدترین و مرتبطترین محتوا را برای نیازهای خود پیدا میکنند.
بازاریابی دیجیتال فرصتهای بسیار انعطافپذیری برای رشد مستمر به کسبوکارها میدهد؛ اما همه این فرصتها به شما بستگی دارد که از آنها استفاده کنید یا نه!
بازاریابی دیجیتال را در استراتژی خود بگنجانید.
هر فرصتی که بتوانید در آن با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید، فرصتی برای تبدیل سرنخ یا جذب مشتری است. بازاریابی دیجیتال با امکان دسترسی به خریداران احتمالی از طریق کانالهای مختلف فرصتهای بسیار بیشتری ایجاد میکند. چه پلتفرمهای شبکههای اجتماعی باشد، چه وبسایتها، پیامهای متنی یا هر رسانه آنلاین، همه اینها راههای ارزشمندی برای تبلیغ کسبوکار، خدمات یا محصول شما هستند.
امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید. تکنویک آماده ارائه انواع خدمات دیجیتال مارکتینگ، خدمات طراحی وب سایت، سئو سایتهای فروشگاهی و شرکتی، تولید محتوا، خدمات گرافیکی و سایر موارد مشابه به شما عزیزان میباشد.
منابع:
دانش متخصصین تکنویک
وبسایت Hubspot
من از سال 1396 به صورت تخصصی سئو رو شروع کردم. در حال حاضر بعد از گذشت 7 سال سابقه به عنوان مشاور دیجیتال مارکتینگ و کارشناس سئو برای چندین کسبوکار مختلف، تلاش میکنیم در تیم تکنویک برای رشد بیزینس شما فعالیت کنیم.